شاید باشند برخی افراد و شخصیت هایی که از واکنش ایران در پاسخ به اقدام تروریستی داعش در تهران، خشنود نباشند، اما نکته ای که مهم است این است که جمهوری اسلامی ایران یک سیستم حکومتی بر اساس ولایت فقیه و تفکیک قوا را حاکم کرده است که منحصر به فرد است.
انتقام ایران از اقدام تروریستی داعش در تهران زمانی انجام شد که سنای آمریکا تحریم های گسترده ای علیه ایران به بهانه های گوناگون تصویب کرد، این مصوبه با رأی بالای سنا همراه بود، از 100 نماینده 98 نفر آنها رأی مثبت دادند.
مصوبه سنا دو مرحله دیگر هم دارد، این قانون باید به کنگره هم فرستاده شود و در آنجا نیز نمایندگان کنگره باید به مصوبه سنا رأی بدهند و پس از آن ترامپ رئیس جمهور آمریکا آن را برای اجرا امضاء کند.
با توجه به سیاست هایی که آمریکا از زمان روی کارآمدن دولت ترامپ علیه ایران اتخاذ کرده است، احتمال زیاد قانون تازه تحریم ها علیه ایران به تصویب کنگره و امضای ترامپ هم خواهد رسید.
بخشی از تحریم هایی که سنا آن را تصویب کرده به مسائل موشکی و پیشرفت هایی است که ایران در این زمینه به دست آورده است.
آمریکایی ها همانگونه که فعالیت های هسته ای ایران را تعطیل کردند، قصد دارند پیشرفت های موشکی ایران را هم به پای میز مذاکره بکشانند.
شلیک موشک به سوی مقر تروریستهای تفکیری وهابی که حامی اصلی آنها آمریکا است، هر گونه تصور برای مذاکره بر سر موضوع موشکی ایران را منتفی می کند.
چرا؟ برای این که آمریکا با همه فشارها، تحریم ها و تهدیداتی که علیه ایران انجام داد، پاسخ خود را دریافت کرد و آن پاسخ قاطع شلیک 6 فروند موشک بالستیک به پایگاه های تروریستهایی است که از حمایت آمریکا برخوردارند.
اما تنها موضوع این نیست، آمریکایی ها از این که جمهوری اسلامی ایران در منطقه غرب آسیا نقش مهم و تأثیرگذاری دارند، ناخرسند هستند، دستگاه های نظامی همچون پنتاگون و اطلاعاتی همچون سیا در آمریکا طرح و برنامه هایی را برای تضعیف حضور ایران در منطقه به ویژه سوریه در دستور کار خود داشته و دارند.
یکی از طرح هایی که آمریکا آن را پیگیری می کرد و شاید اکنون پس از واکنش موشکی ایران از سر بیرون کرده باشد، هدف قرار دادن مکان ها و مواضعی در سوریه است که ایران در آنها حضور دارد.
آمریکایی ها تاکنون جرأت نکرده اند در حملات خود به مواضع ایران و حتی روسیه در سوریه حمله کنند، قطعاً به این نتیجه رسیده بودند که اگر دست به حماقت بزنند تبعات منفی حمله به مواضع ایران در سوریه بسیار سنگین تر از تبعات مثبت خواهد بود.
اما آمریکایی ها مواضع و پایگاه های ارتش سوریه را هدف حمله موشکی و هوایی خود قرار داده اند، همان شبی که موشک های ایران به سوی پایگاه تروریست ها شلیک شد، یک فروند هواپیمای سوخو 22 سوریه هدف پدافند آمریکا قرار گرفت و سرنگون شد. این هواپیما قصد داشت مواضع داعش را بمبماران کند.
آمریکا به خاطر حضور ایران و روسیه در بحران سوریه، به خود جرأت نمیدهد که حضور حداکثری در سوریه داشته باشد، چرا که از درگیری و رودررویی با ایران و روسیه واهمه زیادی دارد.
هشدار جدی روسیه پس از سرنگون کردن سوخوی روسیه به آمریکا و شلیک موشک های ایران، باید آمریکا را در سوریه محدودتر کند.
آمریکا باید به این باور برسد که قافیه را در منطقه باخته و برنده اصلی بحران غرب آسیا که با حمایت های گسترده کاخ سفید و نوچه های منطقه ای او از تروریست ها به وجود آمده، جبهه مقاومت با رهبری و نقش آفرینی جمهوری اسلامی ایران است.
آمریکا که سعی داشته و دارد با اعمال تحریم های اقتصادی و فشارهای سیاسی به ایران و روسیه جایگاه خود را در منطقه تقویت کند و حضور تهران و مسکو را در منطقه تضعیف نماید، در این راه با شکست و ناکامی روبرو شده است.
برای همین است که دامنه بحران در غرب آسیا را افزایش می دهد تا هزینه های آن برای کشورهای منطقه به ویژه کشورهای جبهه مقاومت بالاتر برود.
بحرانی که برای قطر ایجاد شد، بیرون از این پروژه نیست. آمریکایی ها گمان میکردند به خاطر دشمنی دیرینه آل سعود با جمهوری اسلامی ایران، ایجاد تنش میان ریاض و دوحه باعث میشود ایران تمام قد از قطر دفاع کند و همین اتفاق باعث تشدید تنشهای میان ایران و عربستان شود.
اما سیاستی که ایران در قبال اختلافات قطر و عربستان اتخاذ کرد، از تشدید تنش ها جلوگیری نمود، ایران در دام آمریکا نیفتاد.
در هر حال میتوان مهمترین پیام عملیات موشکی ایران را به آمریکا دانست، آمریکایی که قصد داشت مواضع ایران را در سوریه هدف قرار دهد، و بسیار ساده هم اعلام میکرد در عملیات اشتباه رخ داده است، اما شلیک موشک از سوی ایران حتی فکر اعلام اشتباه بودن را هم از ذهن آمریکایی ها بیرون میکند.
نظرات شما عزیزان: